شیرین سیدی | شهرآرانیوز؛ شهر نوغان، پیش از آنکه بهواسطه دفن پیکر مطهر حضرترضا (ع)، به شهری زیارتی تبدیل شود، وجهه صنعتی و تجاری داشت؛ ماهیتی که همچنان در کنار جایگاه زیارتیاش آن را حفظ کرده است. روایت دعای امامرضا (ع) برای برکت سنگتراشان این شهر را حتما شنیدهاید یا احتمالا در «شاهنامه» اشارات گاهوبیگاه فردوسی به ظروف «هرکاره» را دیدهاید که خودش گواه رونق پیشه سنگتراشی در مشهد بوده است.
از سوی دیگر، موقعیت جغرافیایی دشت مشهد که میان دو رشتهکوه قرار دارد و همچون گذرگاهی ویژه، شهرهای شرق ایران بزرگ را به مرکز متصل میکند، این منطقه و بازارش را به پایگاهی برای بازرگانان بدل کرده بود. این ظرفیتها را در توصیف مقدسی، جغرافیدان سده چهارم هجری، از نوغان میتوان دید: «بازارها برگرد جامعاند؛ در تراشیدن دیگ سنگی ماهرند. مردم تردستاند، ولی به کمبود آب گرفتارند.»
با وجود این کمبود آب، کشاورزی در دشت مشهد، بهویژه حاشیه کشفرود، رونق داشت و آنچنان بود که این منطقه در حوزه زراعت نیز حرف برای گفتن داشت. زندگی بر پایه کشاورزی و سنگتراشی ادامه داشت و حتی یورشهای مغول و تیمور که شهرهای بزرگ خراسان مثل مرو، نیشابور و تابران توس را ویران کرد، غیرمستقیم به آبادانی مشهد انجامید. مردمان این شهرها که چارهای بهجز مهاجرت نداشتند، مشهد پذیرای آنها شد و اینچنین جمعیتش رو به فزونی گذاشت تا نیروی کار بهعنوان یکی از شاخصهای تولید نیز در آن افزایش یابد.
از دوره صفویه که مذهب شیعه رسمیت یافت و تعداد زائران با سیاستهای شاهان صفوی رو به فزونی گذاشت، علاوه بر کشاورزی و سنگتراشی، قالیبافی و خدمات اقامتی و رفاهی به زائران نیز به چرخه اقتصاد مشهد اضافه شد. اما وضعیت ناآرام ایران در سده هفدهم میلادی سبب شد از گردونه انقلاب صنعتی در جهان عقب بمانیم و با تأخیر از اواخر سده هجدهم، مشهد اولینها را در این حوزه تجربه کرد که در ادامه به آن میپردازیم.
صنعتیشدن مشهد برپایه بهرهوری از تولیدات کشاورزی، با همت تاجران و سرمایهگذاران و البته دولتمردان حرکتش را آغاز کرد. سال۱۲۷۲ خورشیدی کارگاه قالیبافی عمواوغلی در مشهد تأسیس شد و تا میانه سده چهاردهم خورشیدی همچنان قالیبافی، ریسندگی و صنایع وابسته به آن محرک اصلی اقتصادی مشهد بود، بهطوریکه تا این زمان نیمی از کارگران مشهد در قالیبافی فعالیت میکردند.
اولین مؤسسه بافندگی ایران سال۱۳۰۴ خورشیدی توسط یک مهاجر قفقازی در مشهد تأسیس شد. همچنین، در این سالها در کنار دستگاههای دستی پارچهبافی و کارگاههای کوچک نساجی، کارخانههای کوچک سیگارسازی نیز باتوجهبه تولید توتون در نزدیکی مشهد، شکل گرفت. یک مورخ فرانسوی در سال۱۲۷۸ خورشیدی از فعالیت سه کارخانه سیگارسازی در مشهد خبر داده است.
صنعت دیگری که باتوجهبه حضور دامداران در مراتع وسیع خراسان در ردیف نخستین کارخانههای مشهد نشست، صنعت چرمسازی بود. حدود سال۱۲۷۰ خورشیدی چهار دستگاه دباغی بیرون دروازه نوغان فعال بود، اما از آبان ۱۳۱۰ برپایه فناوری غربی، اولین محصولات کارخانه چرمسازی «گیلاس» راهی بازار شد. کارخانه «روغن تمیز خراسان» سال۱۳۱۲ خورشیدی تأسیس شد تا روغنگیری از دانههای روغنی نیز از شیوه سنتی خارج شود.
در میان کارخانههای بزرگ و کوچکی که در دهه دوم سده چهاردهم خورشیدی سر برآوردند، دو کارخانه «قند آبکوه» و «نخریسی خسروی» به نماد صنعت مشهد تبدیل شدند. صدای بوق آنها جزو زندگی مردمی شده بود که حتی در این کارخانهها فعالیت نمیکردند.
کارخانه قند آبکوه سومین کارخانه قند ایران بود که با کمک مهندسان اهل چکاسلواکی در زمینی بهمساحت حدود ۲۸هکتار در زمینهای آبکوه مشهد در آبان ۱۳۱۵ افتتاح شد. این کارخانه نتیجه تست مثبت کاشت چغندرقند در زمینهای آستانقدسرضوی بود، زیرا دوبرابر بیشتر از پیشبینی اولیه از زمینهای آبکوه چغندر برداشت شد و همین امر کشت این محصول و تولید قند را در مشهد افزایش داد.
برای رسیدن به زمان بهصدادرآمدن بوق کارخانه نخریسی، لازم است به عقبتر برویم و از زمینههای شکلگیری آن بگوییم. مشهد بازار مهم پشم خراسان بزرگ بود. سال۱۲۹۰ خورشیدی عرضه حدود ۴۵۰ تن پشم در آن ثبت شد، سال ۱۳۰۴ امتیاز دایرکردن کارخانه پشمبافی به «دانکهوس» آلمانی داده شد و اردیبهشت ۱۳۱۳ هم کارخانه پشمریسی و ریسندگی «هارطونیان» در این شهر تأسیس شد.
کارخانه تخصصی پشمشویی نیز سال ۱۳۱۵ راهاندازی شد، اما در نهایت، تبلور این عرصه در ظهور کارخانه مدرن «نخریسی خسروی» بود که ساخت آن از سال ۱۳۰۶ شروع و در اسفند ۱۳۱۶ افتتاح شد. این کارخانه حدود ۶.۶ هکتار وسعت داشت و در آن مکانی برای نگهداری کودکان کارگران در نظر گرفته شده بود. نخریسی چنان صنعت کارآمدی شده بود که تا سال ۱۳۵۱ دستکم پنج کارخانه مدرن ریسندگی در مشهد فعال شدند.
کبریتسازی از قدیمیترین صنایع مدرن ایران است که در تبریز شکل گرفت و شعبهای از آن سال ۱۳۰۷ به مشهد آمد. مبلسازی نیز با وجود لوکستلقیشدن در دوره پهلوی اول در مشهد پا گرفت و جزو صنایع صدساله این شهر است.
صنایع خوراکی نیز در کنار تهیه صنعتی آرد و نان، کمپوت و کنسروسازی، از سال ۱۳۰۸ بهابتکار یک یزدی در مشهد شروع به فعالیت کردند. صنعت شکلاتسازی هم با کارخانه «گلزار» متعلق به کاظم کوزهکنانی، از سال۱۳۱۱ خورشیدی تأسیس شد و از سال ۱۳۲۷ نیز کارخانههای نوشابهسازی در این شهر دایر شدند و با گسترش شهرنشینی، اولین کارخانه شیر و لبنیات پاستوریزه مشهد نیز دی۱۳۴۵ افتتاح شد.
ساخت لوازم صنعتی منزل سال ۱۳۲۰ با تأسیس اولین کارخانه بخاریسازی در مشهد آغاز شد، اما اوج کارخانجات صنعتی را میتوان در خودروسازی دید که برادران «خیامی» آن را در مشهد بنیان گذاشتند. سال ۱۳۴۸ ساخت کارخانه تولید قطعات اتومبیل در مسیر شاهراه آسیایی مشهد آغاز شد و این کارخانه سال ۱۳۵۲ به بهرهبرداری رسید.
سال ۱۳۵۶ «کارخانجات ایرانناسیونال» در مشهد قصدشان را برای تولید فولکسواگن اعلام کردند که با تحولات زمان انقلاب این پروژه ناتمام ماند تا گام بزرگ بعدی در تحول صنعتی به سالهای پس از انقلاب اسلامی موکول شود. در واقع از سال ۱۳۶۲ با آغاز ساخت شهرک صنعتی توس مشهد در کیلومترپانزده جاده مشهدقوچان، حساب کارخانهها آرامآرام از مشهد جدا شد و صنعت از شهری که در حال گسترش بود، فاصله گرفت. شهرک صنعتی توس اکنون ۴۰۱ هکتار مساحت دارد و گروههای تولیدی برق و الکترونیک، پلاستیک، خدماتی، سلولزی، شیمیایی، غذایی، فلزی، خدماتی، نساجی و... در آن فعالیت میکنند.
هتلها و مراکز اقامتی در شهری که اقتصادش در وهله اول حول زیارت میگردد، یک کانون مالی مهم هستند. بر این اساس، با آغاز حرکت بهسمت شهرسازی مدرن در ابتدای سده چهاردهم خورشیدی، ساخت مهمانخانه یا هتل نیز شروع شد. هتل «توس» را که تیر ۱۳۰۰ پذیرای سه مهمان روس بوده است، میتوان از اولین هتلهای مشهد دانست.
همچنین بنا به گزارش «مکتب شاپور» تا سال ۱۳۱۴ دو هتل «پارس» و «شرق» در خیابان پهلوی (امامخمینی (ره) کنونی) و همچنین ۳۱ مسافرخانه، یک پانسیون و هفت کافه و رستوران در مشهد فعال شده بودند. در سالهای پایانی دهه ۳۰، با آمدن قطار و افزایش مسافران، تعداد هتلها و مسافرخانهها هم افزایش یافت. سال ۱۳۵۳ مشهد شش هتل درجهیک و ۹ هتل درجهدو و ۲۹ هتل درجهسه داشت. در سالهای پایانی سده چهارده خورشیدی این تعداد به دویست هتل یک تا پنجستاره رسید.
در بخش پایانی، اما باید از بازرگانان و بازارهای مشهد یاد کرد که این اقتصاد را پویا نگه داشتهاند. کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» که بخش عمده اطلاعات این جستار نیز بر پایه آن نگاشته شده، از ۴۶ بازرگان برجسته مشهد در دوره ناصرالدینشاه تا انقلاب اسلامی نام برده است که صنف یا تجارتخانهای را مدیریت میکردهاند.
در همین دوره بود که بازار بزرگ شهر از سرشور تا طبرسی (جنوب تا شمال شهر) و حتی در قالب بازار زنجیر در جوار ابنیه حرممطهر امامرضا (ع) بهمثابه شریانی حیاتبخش از قرنها پیش در جریان بوده است. با ساخت فلکه اول و دوم حضرتی، خیابانهای جدید به چند تکه تقسیم شدند و اکنون بازمانده آن را در قالب بازارهای سرشور و فرش میتوان دید. پاساژها و فروشگاههای بزرگ نیز جانشین سراها و تیمچههای سنتی شدند.